۱۳۸۵ آذر ۱, چهارشنبه

درباره « نوسازی ایران»!!!

دراین گزارش خواندم که: «ميزان حداقل حقوق در سال 1386 معادل يك ميليون و پانصد ريال و حداكثر حقوق نيز معادل 7 برابر مبلغ حداقل حقوق مي باشد.». به این حسابف حداکثر حقوق می شود، یک میلیون و پنجاه هزار تومان.
دراینجا خواندم که وزیر تازه رفاه، به 50 نماینده ای که به دعوت اش به وزارتخانه رفته اند، هرکدام یک میلیون و یکصدو پنجاه هزارتومان- یعنی حدودا حقوق 8 ماه کسی که با حداقل حقوق دراین اقتصاد « عدالت محور» ما کار می کند- « هدیه» داده است. هم چنین در همین گزارش می خواهیم که « حقوق جناب اقای مددی از" هفت میلیون تومان" تجاوز می کند». اگر حافظه ام خطا نکند، این آقای مددی، رئیس سازمان تامین اجتماعی و از آن مهم تر « باجناق آقای زریبابان» است.
در اینجا می بینم که یک ایرانی خارج نشینی مثل من، که از دور دستی بر آتش دارد ، در باره نوسازی ایران و ثروتمند شدن مردم ذوق زده شده است. در عین حال، در این روزنامه می خوانم که تعداد خانوارهای سرپرست زن که تحت پوشش کمیته امداد هستند، نیز افزایش یافته است.(به 865 هزار خانوار رسیده است). ولی « سند» ثروتمند شدن مردم را در این روزنامه خوانده ام! دربعضی مناطق تهران « نوسازی شده»، آپارتمان متری 6 میلیون تومان شده است. یعنی، « براساس اين گزارش، خريد يك آپارتمان 300‌متري بر فراز برج 54 طبقه حدود 8/1‌ميليارد تومان هزينه در بردارد. »
شما هم سواد عددی دارید! اگر « مردم» ثروتمند نشده بودند، می توانستند برای یک آپارتمان 300 متری، 1.800.000.000تومان بپردازند؟
حالا برگردید و حساب کنید که همان آقای مددی که قرارا ماهی 7 میلیون تومان حقوق می گیرد، اگر هوا بخورد و حتی یک صنار از این حقوق را خرج نکند، می تواند بعد از 22 سال چنین آپارتمانی را بخرد! تازه 22 سال بعد، اگر تورم درایران به همین میزان کنونی بماند- حالا بماند که تورم قیمت خانه بسیار بیشتر است- قیمت همین آپارتمان آن موقع نزدیک به 16 میلیارد تومان می شود. یعنی حتی کسی مثل همین آقای مددی هم، باید نزدیک به 170 سال دیگر پس انداز کند! خدا بدهد برکت!
همین طور سردستی خدمت شما عرض بکنم که اگر به فرض محال کسی که درایران با حداقل زندگی می کند، بخواهد- در عالم خیال که می شود چنین تصوری داشت- در چنین آپارتمانی زندگی کند، لازم است که برای 1000 سال، هوا بخورد و یک صناری از این حقوق را هزینه نکند، آن موقع، می تواند این بهای کنونی 8/1 میلیارد تومانی را بپردازد. من دیگر سوادم قد نمی دهد که بر مبنای تورم سالانه کنونی، قیمت چنین آپارتمانی را در ده قرن بعد حساب کنم. یعنی نمی دانم چند تا صفر باید بگذارم!!
می دانم دارید چی فکر می کنید!
تا آن موقع، کی مرده! کی زنده!
فعلا « نوسازی» را عشق است!
نوسازی از این بهتر!!

0 نظر: