۱۳۸۵ شهریور ۲۱, سه‌شنبه

شوخی و جدی با چند خبر اقتصادی و غیر اقتصادی!

درروزنامه رسالت خواندم« جمعيت 12 ميليونى افراد زيرخط فقردرحاشيه شهرها نيازمند خدمات کلينيکهاى مددکارى هستند»
فقرای دهات و حاشیه دهات هم بروند معادن نفت باکو دنبال کار! مگر شهر هرت است اینجا؟
حالا این خبر را از بازتاب بخوانید: «فيلترينگ بيش از 10 ميليون سايت در كشور»
چرا این قدر کم؟
این هم در همشهری خواندنی است: «هر دو ساعت یک معتاد در کشور می‌میرد». دو سه روز پیش هم متوجه شدیم که بطور متوسط روزی 74 نفر در جاده های ایران می میرند.
این دوتا سرهم می شود روزی 84 نفر. این که رقمی نیست که ما بخواهیم جدی اش بگیریم. تنها نکته ای که مهم است این که « انرژی هسته ای، حق مسلم ماست».
درهفته نامه تابان هم با خبر می شویم که «عليخاني [نماینده بوئین زهرا در مجلس] خاطرنشان كرد: هنوز بسياري از وعده هاي ايشان تحقق نيافته و امروزه شاهد گراني‌‏هاي سرسام‌‏آور در جامعه هستيم، از قيمت گوشت و مرغ گرفته تا آهن آلات، كجا رفت آن وعده‌‏هاي دولت محترم. كجا رفت اشتغال جوانان و كجا رفت حل مشكلات كارگران و حداقل كجا رفت وعده‌‏هاي جنابعالي در سفر به استان قزوين؟»
این آقای علیخانی هم باید پشتش به خان ها گرم باشد والی....
برای این که روحیه تان یک کم، کمتر خراب بشود، این خبر را هم از آفتاب یزد برای تان خوانده ام« در سالهای اخیر مصرف الکل در ایران افزایش یافته است»
به قول معروف، حساب نیست، تو دیدی!
مملکتی که این همه مشکل ومسئله دارد، آیا درست است که بیت المال مسلمین را صرف چاپ و پخش روزنامه و مجله کند. این هم خبرش از همبستگی:«از سوي هيات نظارت بر مطبوعات صورت گرفت--توقيف چهار نشريه..... هيات نظارت بر مطبوعات در جلسه مورخ ‌13/6/85 ادامه نشريه ماهنامه سياسي نامه را متوقف كرد. پرونده نامه جهت اقدام مقتضي به دادگاه ارسال شد. ‌هيات نظارت بر مطبوعات نيز در اطلاعيه ديروز اعلام كرد كه روزنامه شرق را توقيف و مجوز نشريات حافظ و خاطره را به استناد تبصره ‌‌11 قانون مطبوعات لغو كرد».
شما هم انصاف دارید! آخر این ها هم شد اسم نشریه؟ نامه! شرق! حافظ! خاطره!
حداقل اگر اسم چلوکبابی را می گذاشتند حافظ، خوب آدم می رفت اونجا و یک کبابی می خورد. یا اگر اسم ترانه ای « خاطره» بود یک چیزی!شما تا به جال دیده اید که کسی به اندازه یک مجله، « نامه» بنویسد! آیا این اتلاف بیت المال مسلمین نیست!
شرق هم که که دندش نرم. چرا کاریکاتور کشید! مگر یادشان نبود که اگر کاریکاتور بکشند، ما عصبانی می شیم!
نمی دانم تکلیف آدمهائی که « منتظر» نیستند، چیست؟ اینها چه باید بکنند؟

0 نظر: