۱۳۸۵ تیر ۵, دوشنبه

یک « انشاء» و چند تا سئوال!

حامدقدوسی در آن چه که به قول خودش « انشاء» نامیده به مسایلی اشاره کرده و بعدهم مدعی شده است که «مدت ها است که تلاش کرده ام این گونه فکر نکنم و حرف نزنم و ننویسم»
خوب قبول. اگرچه به من و دیگران گاه ایراد می گیرد که حرفهای کلی می زنیم وبرای رفع مشکلات راه حل مشخص نداریم، حالا سئوال من از حامد و همفکران او به سادگی این است که تکلیف مسایلی که به آنها دراین نوشته اشاره شده است چه می شود.
آیا این مشکلات را قبول ندارید یا فکر می کنید، خود به خود رفع می شوند! یا چی!
من به همه نکاتی که حامد اشاره کرده است نمی پردازم. فقط به چند نکته اشاره می کنم:
آیا معتقدید که می شود انسان را فدای رشد اقتصادی کرد؟
آیا دامن زدن به واردات و تبلیغ مصرف زدگی به گمان شما ایرادی ندارد؟ اگر دارد، پس چه باید کرد؟
درخصوص نقش زنان در توسعه چه فکر می کنید؟
درخصوص رانت خواری- که یک بلیه به واقع خیلی جدی اقتصاد ایران است، چه نظری دارید؟ یعنی برای مقابله با آن چه باید کردو یا چه می توان کرد؟
درپیوند با بی توجهی به مقوله تحقیق وتوسعه درایران چه نظری دارید؟ آیا چنین مشکلی هست و اگرهست، برای رفع اش چه پیشنهادی دارید؟

0 نظر: