۱۳۸۴ خرداد ۶, جمعه

بازی یک قل دو قل انتخابات

هرچه می کنم به مقوله انتخابات در ایران ناخنک نزنم، می بینم نمی شود.
فرض کنید، انتخابات انجام می شود.
فرض کنید، آقای معین و آقای هاشمی رفسنجانی به دور دوم می رسند.
فرض کنید، که پس از انتخابات دوردوم، آقای معین هم به ریاست جمهوری می رسد.
فرض کنید، شورای نگهبان، همان گونه که مزاحم مجلس ششم بود و نگذاشت کارش را بکند، این بارهم مزاحم دولت آقای «رئیس جمهور»معین می شودونمی گذارد تا کارش را انجام بدهد.
فرض کنید، طرفداران آقای « رئیس جمهور» معین در جلوی ساختمان مرکزی شورای نگهبان- که نمی دانم کجاست- جمع می شوند و در اعتراض به خرابکاری شورای نگهبان تظاهرات می کنند.
فرض کنید، آقای جنتی در بالکن ظاهر می شود و در جواب تظاهرکنندگان می گوید:
« بسم الله الرحمن الرحیم. ما که از همان اول گفته بودیم که ایشان برای این مقام صاحب صلاحیت نیستند.... تقصیرایشان است نه گناه ما!!
تکلیف طرفداران آقای « رئیس جمهور» معین چه می شود!
و اما از شوخی گذشته، همین جریانات چند روز گذشته نشان داد که شورای نگهبان بدون هیچ دلیل ومنطق و بدون در نظر گرفتن هیچ اصل واصولی، چند تائی را تائید کرده و « عدم صلاحیت» بقیه را جار می زند. از سوی دیگر، اگر براساس بررسی هیچ سند و مدرکی، این شورا به این نتیجه رسیده بود که دکتر مصطفی معین « صلاحیت» ندارد، سئوال این است که با صدور حکم حکومتی آقای خامنه ای- که آقای خاتمی با قسم حضرت عباس اش می گوید حکم حکومتی نیست- چه اتفاق افتاد که دکتر معین و مهرعلیزاده، « صاحب صلاحیت» شدند؟
آیا در ایران، می خواهیم « انتخابات» برگزار کنیم یا این که داریم با سرنوشت 70 میلیون ایرانی یک قل دو قل بازی می کنیم؟