۱۳۸۴ اردیبهشت ۲۲, پنجشنبه

پیش درآمد بر اقتصاد سیاسی ایران در دوره « سازندگی» (9)

یک یادداشت ضروری:
گذاشتن جدول در این نوشته ها وبال گردن من شده بود. هنوز خیلی چیزهاست که باید یاد بگیرم ولی از دوستان وعزیزانم، هاله، مهرداد، مهشید، فرهنگ و خواهر زاده جان خودم هومن تشکر و سپاسگزاری می کنم که به یاری ام آمدند. خوبی اش مال اینهاست و کسری هایش هم چنان گناه من باقی می ماند. ا.س
قبل از هر چیز به اشاره از مقدار تورم بگویم. گزارش سالیانه بانك مركزی برای 1373 ارقام زیر را به دست داده است .
شاخص قیمت ها
13691370137113721372
100126.6168.9211.7301.4

تا به همین جا، مشاهده می كنیم كه قیمت ها در طول 4 سال، 3 برابر شدند و بدیهی است هركس و یا گروهی كه درآمدش در این مدت، حداقل سه برابر نشده باشد، قدرت خرید كمتری در اختیار دارد. برای این كه تصویر كامل تری داشته باشیم، سال مبداء را تغییر می دهم تا ببینیم از 1361 بر سر تورم چه آمده است؟
شاخص قیمت ها: 100=1361
تغییر سالانه به درصدشاخص قیمت هاسال
-202.11366
22246.51367
18.4291.91368
23.9361.71369
28.1463.51370
31.86111371
25.3765.71372
42.41090.11373

ابتدا به ساكن، چند یادآوری:در فاصلة 73-1361 متوسط قیمت ها بیش از ده برابر شدو هركس و یا گروهی كه درآمدش در این مدت، حداقل ده برابر نشده باشد، فقیرتر شده است. اگر فقط سال 1373 را در نظریگیریم، سطح زندگی همه كسانی كه درآمدشان حداقل 42.4 درصد بیشتر نشده، نه فقط بهبود نیافته كه تنزل یافته است. به همین نحو، در ارزیابی برنامه های عمرانی دولت، در هر حوزه ای كه دولت مقدار هزینه ها و سرمایه گذاری ها را كمتر از این مقدار نسبت به سال پیش افزایش داده باشد، مقدار واقعی و تورم در رفته كمتر شده است. برای این كه روشن شود چه می گویم، بودجه عمرانی دولت برای صنایع را در نظربگیرید.
هزینه های عمرانی دولت ( میلیون ریال)
100=1369به قیمت سال 69به قیمت روزسال
1002146112146111369
791707952162261370
591275412154161371
43914171935291372
26567061709121373

یعنی اگر مبنای كار را قدرت خرید بدهیم كه در یك نظام اقتصادی سرمایه سالاری باید این چنین كرد، هزینه های عمرانی دولت برای بخش صنعت در همة این سالها كاهش یافته و در 1373، حدودا یك چهارم سال 1369 بوده است.اجازه بدهید از كشاورزی سخن بگوئیم. می دانیم كه دولت برای كمك به تولیدكنندگان، محصولات كشاورزی را از آنها با قیمت های از پیش تعیین شده خریداری می كند و هر سال هم برای مراعات حال زحمت كشان بخش روستائی، قیمت های تضمین شدة را افزایش می دهد. برای جلوگیری از اطالة كلام، تنها از چند قلم سخن خواهم گفت .
قیمت تضمینی هر کیلوبه ریال تولید به هزارتن
محصول1372137313721373
گندم2252601073210870
جو172.521030682794
پنبه520650e275367
چغندر5262e54085295
سیب زمینی11713532223370


درآمد به میلیارد، به قیمت روز درآمد تورم دررفتهتغییردرآمدتغییردرتولید به هزار تن
13721373
گندم2414.72826.21984.2-430138
جو527.5586.7412-115.5-264
پنبه143238.5167.524.592
چغندر281.2328.3230.5-50.6-113
سیب زمینی377455319.5-57.5148


یعنی اگر همین چند قلم را در نظر بگیریم، نزدیك به 630 میلیارد ریال از كیسة تولید كنندگان كشاورزی به دررفته است. با تورم 42.4 درصدی، بعید است كه به مصرف كنندگان خیری رسیده باشد. این وسط، تنها دلالان رسمی و غیر رسمی باقی می مانند. بطور مشخص، در 4 مورد از 5 مورد بالا، مقدار تورم در رفته درآمد كشاورزان به شدت كاهش یافت، یعنی، گندم كاران، برای نمونه اگر چه 138.000 تن بیشتر گندم تولید كردند، ولی درآمد تورم در رفته شان، در 1373، 430 میلیارد ریال نسبت به سال قبل كمتر شده است. اگر در نظر داشته باشیم كه در نتیجة تورم هزینه تولید گندم ( هزینه بذر، كود شیمیائی، ماشین آلات) به مراتب بیشتر شده بود، در آن صورت بهتر می توانیم دامنة نزول سطح زندگی كشاورزان را در نظر مجسم كنیم. در مورد پنبه، افزایش درآمد معادل نصف افزایش تولید بوده است.
قبل از آنكه اقتصاد خوانده های گرامی یادآوری كنند، آخر مرد حسابی، بر اساس اصول علم اقتصاد، وقتی عرضه زیاد بشود، طبیعتا، قیمت كاهش می یابد و به همین دلیل است كه مقدار افزایش تولید پنبه و مقدار تغییر در درآمد پنبه كاران با هم نمی خواند. پاسخ سادة من این است كه اگر این « قانون بازار» درست است، پس چرا در مورد جو و چغندر كه در هر دو مورد تولید كاهش یافته، صداقت نمی كند؟ در هر دو مورد، مقدار كاهش درآمد از مقدار كاهش تولید بسی بیشتر بوده است. نتیجة اخلاقی این وضعیت این است، كه وقتی وضع اقتصادی كشاورزان این چنین است، چگونه می خواهیم آنها را به ماندن در این بخش تشویق كنیم؟ نكته این است كه اگر در این كار موفق نشویم، با افزایش جمعیت و با وضع صنعت كه پیشتر دیدیم، واردات مواد غذائی را چگونه تامین مالی خواهیم كرد؟
چندكلمه هم در بارة سرمایه گذاری ثابت بگویم و صحبت را تمام كنم. قبل از آن اما به اشاره بگویم كه مقدار كل مصرف در 1373 بر اساس این داده های آماری 71.9 هزار میلیارد ریال بود كه نسبت به سال قبل، كه مقدارش 51.6 هزار میلیارد بود، 39 درصد افزایش نشان می دهد. پیش از آنكه نتیجه بگیریم كه مشكل ما دراین مصرف بی رویه است، اشاره كنم كه مقدار تورم در رفته مصرف در 1373، 50.5 هزار میلیارد ریال می شود كه نسبت به سال قبل، در واقع 2 درصد كاهش نشان می دهد. اگر افزایش جمیعت را هم در نظربگیریم، مقدار كاهش مصرف سرانه از این مقدار هم بیشتر خواهد بود. درهمین سال، مقدار واقعی مالیات بردرآمد شركت ها 5.2 درصد افزایش یافت. مقدار افزایش مالیات بر درآمد 3 درصد بود ولی به دلیلی كه برای من روشن نیست، مالیات بر ثروت، نزدیك به 7 در صد كاهش یافت. بطوركلی، درآمدهای دولت از مالیات های مستقیم، پس از احتساب تورم، 3.5 درصد افزایش یافت. معمولا، وقتی دولت ها مالیات ها را افزایش می دهند، یا برای برقراری توازن در بودجه است و یا برای تامین مالی پروژه های سرمایه گذاری دولتی. ولی درایران، ظاهرا، هیچ كدام مورد ندارد.
در 1372، براساس برآورد بانك مركزی، بودجة دولت 186.9 میلیارد ریال مازاد داشت ولی برای سال 1373، اگرچه چند قلم از درآمدهای مالیاتی دولت بیشتر شد، ولی با این وصف، دولت 351 میلیارد ریال كسری بودجه داشت. اگرچه به نسبت درآمدهای دولت رقم قابل توجهی نیست، ولی پرسش این است كه آیا دولت بر مقدار سرمایه گذاری در اقتصاد افزوده است؟ جدول زیر در این راستا گویاست.
سرمایه گذاری ثابت دولت به میلیارد ریال



13721373مقدارتورم دررفته در 1373
اموراجتماعی1964.12290.61608.6
اموراقتصادی4160.86423.34510.7

سرمایه گذاری تورم در رفته در امور اقتصادی، 8.4 درصد افزایش یافت، ولی مقدار سرمایه گذاری در امور اجتماعی 18 درصد كاهش نشان می دهد. توجه به اجزای آن بسیار آموزنده است.
سرمایه گذاری ثابت دولت به میلیارد ریال








13721373مقدارتورم دررفته در 1373
آموزش و پرورش571679.4477.1
فرهنگ و هنر6088.662.2
بهداشت441.9471.9331.4
زفاه اجتماعی49.339.828
آموزش فنی98.50-
آموزش عالی240.2366.2257.2

به غیر از آموزش عالی و فرهنگ و هنر، در دیگر موارد مقدار تورم دررفته سرمایه گذاری ثابت،به شدت كاهش یافته است.
كل سرمایه گذاری های دولت به قیمت روز در این 6 مورد در 1373 برابر با 1646 میلیارد ریال بود ولی در همین جدول تحت عنوان « هزینه های متفرقه» با رقم 2115.5 میلیارد ریال بر می خوریم كه از رقم بالا 28 درصد بیشتر است. گفتن دارد كه این رقم معادل 20 درصد از كل سرمایه گذاری های دولت است ولی در بارة آن هیچ اطلاع دیگری نداریم. از آن گذشته، روشن نیست چه پیش آمده است كه در طول یك سالل مقدارش از 24.3 میلیارد ریال در 1372 به 2114.5 در 1373 رسیده است، یعنی، 87 برابر شد . در مقابل، مشاهده می كنیم كه سرمایه گذاری ثابت دولت در بهداشت، آموزش و پرورش و رفاه اجتماعی، به ترتیب، 25 درصد، 17 درصد و 43 درصد كمتر شده است. و اما از برنامه های دولت درامورات اقتصادی. در این جا نیز، بررسی سیاست دولت بسیار جالب است.
مقدار سرمایه گذاری ثابت دولت به میلیارد ریال












13721373مقدارتورم دررفته در 1373
کشاورزی و منابع طبیعی470.4492.9346.1
منابع آبی849.9943662.2
الکتریسته333.5487.2342.1
صنایع193.5170.9120
نفت926.71751.21229.8
گاز174.2366.2257.2
معادن118.8549.9386.2
تجارت64.397.468.4
ارتباطات1007.91439.81011.2
پست و تلگراف19.6321.1225.5
توریسم213.39.3

در این جا نیز گذشته از افت و خیزها، مشاهده می كنیم كه سرمایه گذاری ثابت در نفت و گاز، ازكل سرمایه گذاری دولت در كشاورزی، منابع طبیعی، منابع آبی، الكتریسته و صنایع بیشتر است. به سخن دیگر، بیش از یك سوم از كل سرمایه گذاری ها در این دو بخش اقتصاد است. یعنی، با همة داستان هائی كه گفته می شود، قضیه وابستگی اقتصاد ما به نفت، هم چنان ادامه دارد. از سوی دیگر، مشاهده می كنیم كه مقدار تورم در رفته سرمایه گذاری در كشاورزی، منابع طبیعی، منابع آبی، معادن و صنایع در 1373، به واقع كاهش یافته است. كمبود سرمایه گذاری، ناگفته روشن است كه به صورت كاهش تولید در شاخه های متعدد تولیدی جلوه گر شده است. جدول زیراز بولتن بانك مركزی در این خصوص روشنگر است.
شاخص تولید در واحدهای بزرگ تولیدی، 100=1361














137013711372
میوه و سبزیجات کنسروی87.192.981
ماهی کنسرو106.17654
شوکلات96.5107.591
اغذیه طیور ودام83.989.676.8
توتون86.67358.3
منسوجات، البسه،چرم102.8100.393.5
کاغذ ومقوا90108.288.9
محصولات بهداشتی کاغذی72.772.469.6
محصولات پلاستیکی81.389.584.3
ابزارهای فلزی72.5321.1225.5
لوازم خانه108.6108.389.3
موتورو توربین160.396.127.2
ابزارهای الکتریکی101.9103.985.3
موتورسیکلت و دوچرخه163.8166.759.5

باید یادآوری كنم كه سال پایه برای این محاسبات 1361 است، یعنی، مشاهده می كنیم كه در تمام این رشته ها، تولید در 1372 از تولید در 1361 كمتر بوده است. به یاد داشته باشیم كه در 1361 كشور هم چنان در گیر تجاوزات نظامی عراق بود، ولی در 1372، چند سالی است كه جنگ خاتمه یافته است. از سوی دیگر می دانیم که در همه این سالها ایران یکی از بالاترین نرخ های افزایش جمعیت در دنیا را داشته است یعنی اگرچه جمعیت با سرعت زیاد می شود ولی تولیدات داخلی همان گونه که در جدول مشاهده می کنید در همه عرصه ها کاهش یافته است. حتی مقایسه سال 1372 با 1371 هم رضایت بخش نیست. به این ترتیب، می توان گفت كه با افزایش چشمگیر جمعیت در این فاصله، روشن است كه علت اصلی و اساسی فشارهای تورمی دراقتصاد ایران، نزول تولید است و مادام كه این روند كاهش یابنده متوقف نشود، فشارهای تورمی ادامه خواهد یافت.
با این توصیف مختصر، بد نیست برگردیم به روایتی كه با آن این نوشتار را آغاز كرده بودیم. تردیدی نیست كه پی آمد توزیع ناهنجار درآمد، گذشته از گستردگی فقر، از جمله این است كه 20 درصد غنی ترین بخش جمعیت كه درآمدهای افسانه ای دارند، از سوئی خواهان واردات كالاهای لوكس و غیر ضروری اند و از سوی دیگر، برای خروج سرمایه و به ودیعه گذاشتن مازاد در حسابهای خارجی به بازار سیاه ارز رونق می بخشند. در هردو حالت، نتیجه این خواهد شدكه بحران ارزش ریال كه در یكی دوسال پیشتر به ضرب چماق و كنترل همة جانبه دولت محدود شده بود، مجددا ظاهر شود. محققان وابسته به مجلس شورای اسلامی در پایان 1374 برآورد كرده بودندكه اگر دولت كنترل گسترده بر بازار ارز را به كنار نهد، ارزش دلار تا پایان سال 1375، به 5400 تومان خواهد رسید. خوشبختانه، دولت این خبط را مرتكب نشد. اگر با فشارهای صندوق بین المللی پول و مدافعان ایرانی سیاست های صندوق، دولت كنترل را از بازار بر دارد و پیش بینی محققان پیش گفته هم درست در بیاید، در آن صورت ارزش دلار در برابر ریال، تنها در طول سه سال 770 برابر شده است. حتی اگر برآورد این محققان را به نصف تقلیل بدهیم و مقدار بدهی خارجی ایران را ، برای نمونه 33 میلیارد دلار فرض كنیم، مقدار ریالی این بدهی، 891 هزار میلیارد ریال خواهد شد كه اگر جمعیت ایران را نیز 60 میلیون نفر در نطر بگیریم، بدهی سرانة ما به ازای هر زن و مرد و كودك و جوان و پیر، معادل، 15.000.000 ریال می شود. از سوی دیگر، اگر توجه كنیم كه كل درآمدهای دولت در 1372 معادل 20250.7 میلیارد ریال بود ، این مقدار بدهی، معادل كل درآمدهای دولت تا سال 2040 میلادی است. یعنی اگر همة درآمدهای ناشی از صدور نفت و گاز و صادرات غیر نفتی و مالیات های گوناگون را برای 42 سال در حسابی واریز كنیم و دیناری از آن را هزینه نكنیم، می توانیم خود را از شر این بدهی خلاص نمائیم.
دنباله دارد...

0 نظر: